مدح و ولادت امام زین العابدین علیهالسلام
از شعف امروز گیتی رشگ فردوس برین است پنجم شعبان و میـلاد امام چارمین است از پـدر شهـزادۀ والا ز مـادر شاهـزاده مصطفی فخر دو عالم را چهارم جانشین است باب وی شاهنشه کونین و ماه مشرقین است شهربانو مادرش شهزادۀ ایران زمین است نام زیبایش علیّ ابن حسین ابن علی بود کو مُلقّب از حق یکتا بزین العابدین است کی تواند ذرّه گوید مدح خورشید جهان را من یکی از ذرّه کمتر او خور افلاک دین است شرق انـوار الـهـی آسـمـان هـشت نـیّـر مخزن علم لدّنی دُرج دُرهای ثمین است ممکن است اما صفات واجبی از وی هویدا مظهر ذات و صفات خالق جان آفرین است محـرم اسـرار یـزدان عـالم آیـات قـرآن حجّت خلّاق رحمان اصل قرآن مبین است می ندانم چیست حکمت خسروی با این جلالت دست بسته دلشکسته دستگیر قوم کین است مطلع انـوار لامع بـسته اندر غـل جامع ای عجب جوید معینی آنکه عالم را معین است خارجی خوانند نامش مسلمین بیحقیقت آنکه جدّ امجدش اسلام را رکن رکین است دید در کوفه جفای کوفیان از حد گذشته و ز ستم های فراوان، عمههایش دل غمین است گفت کای قوم دغل ما میهمانیم اندرین شهر حرمت مهمان مگر در کیشتان آخر چنین است مصطفی اجر رسالت حُبّ قربی کرده تعیین معنی حُبّ و مودّت امت بیشرم این است؟ شعر«سعدی زمان» را بنگرد با چشم تحسین آنکه در این فن دارا خود ادیب نکته بین است |